در این بخش یک چارچوب نظری معرفی میشود که توسعه به عنوان یک فرآیند تحول تولید که برای ایجاد اشتغال خوب ضروری است مفهومسازی مجدد میشود. برای این کار قصد نداریم به رویکرد تجمعی قدیمی که صرفا بر بسیج منابع و جذب نیروی کار متمرکز بود برگردیم، بلکه سعی میشود آن بینشهای قدیمی را با پیشرفتهای نظری اخیر درباره صنعتی شدن از طریق یادگیری، کارآیی خِرد کف کارخانه و آنچه آمسدن آن را «برساختهای اجتماعی داراییهای رقابتی» مینامید ترکیب کنیم.
منظور از سیاست صنعتی بهطور دقیقتر سیاست صنعتی گزینشی است. سیاستهای صنعتی انتخابی به سیاستهایی اطلاق میشوند که با هدف ارتقای رفاه اقتصاد ملّی در بلندمدت، توسعه برخی صنایع یا بخشها را نسبت به سایرین ترجیح میدهد. این رویکرد با طیفی از سیاستها میتواند دنبال شود، مانند یارانههای تجاری، مجوزها، و مدیریت تخصیص اعتبار و سرمایه، قیمتها، و سرمایهگذاری.
ها-جون چانگ، متولد 1963 در کره جنوبی، یک اقتصاددان مستقر در دانشگاه کمبریج (حالا در دانشگاه سوآز) و متخصص توسعه است. او که بهخاطر دیدگاههای هترودوکساش شناخته میشود، نویسنده چندین کتاب، از جمله انداختن نبردبان (2002) و نیکوکاران نابکار: افسانه تجارت آزاد و تاریخچه رمزآلود (2008) است. در دیگر کتاب خود، 23 چیزی که درباره سرمایهداری به شما نمیگویند (الن لین، چانگ بسیاری از اسطورههای محترم بازار آزاد را بیاعتبار میکند. او در یک فصل میگوید: "ماشین لباسشویی دنیا را بیشتر از اینترنت تغییر داد."
یکی از مهمترین انتقادات به سیاست صنعتی، ماهیت گزینشی و تبعیضآمیز آن است. در این مطلب نه چندان بلند، ها-جون چانگ، اقتصاددان توسعه پس از تعریف سیاست صنعتی گزینشی، به این انتقادات پاسخ میدهد.
یک خوانش صادقانه از سابقهٔ تاریخی نشان میدهد که کشورهای صنعتی در اتکا به سیاستهای مداخلهگر مالی، تجاری و صنعتی در مراحل اولیهٔ توسعه و اغلب در مراحل بعدی پیشرو بودند. در رابطه با تجارت، پر سروصداترین مبلغین تجارت آزاد در جهان یعنی بریتانیا و ایالات متحده آمریکا در خلال سالهای اولیهٔ توسعهٔ خود بهطور فعال از سیاستهای حمایتگرایانه استفاده میکردند.