• امروز : دوشنبه - ۱۷ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Monday - 6 May - 2024
1
راه‌حلی برای مشکل کیفیت پایین بروکراسی

جزایر شایستگی چگونه ایجاد می‌شوند؟

  • کد خبر : 2678
  • ۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۲:۴۹
جزایر شایستگی چگونه ایجاد می‌شوند؟
یکی از مشکلات اصلی کشورهای در حال توسعه برای به‌کارگیری سیاست‌های توسعه‌ای، فقدان وجود بوروكرات‌های کارآمد در این کشورهاست. معمولاً کشورهای در حال توسعه با کارمندان نه چندان شایسته و بوروكراسي کُند و ضعیف شناخته می‌شوند. با توجه به مطالعات صورت گرفته در خصوص دولت‌های موفق مشخص شده که این ویژگی شامل سازمان‌های دولتی این کشورها نیز می‌شد، اما مسئله اینجا بود که آنها توانسته بودند تعداد محدودي از بوروكرات‌های شایسته را گرد هم آورده و فضای مورد نیازشان برای کارآمدی را فراهم آورند. آنچه که بعدها به «جزایر شایستگی[1]» معروف شد.

رول در مقاله «سیاست و عملکرد بخش عمومی: گروه‌های کارآمد در کشورهای در حال توسعه[1]» به شناسایی ویژگی‌هایی می‌پردازد که یک دستگاه دولتی را به خاطر کارآمدی در تحقق اهدافش از دیگر دستگاه‌های دولتی متمایز می‌سازد. مطالعات موردی انجام شده شامل سازمان‌هاي دولتی در برزیل، نیجریه، جمهوری سورینام، چین و تایوان است. در آخر شرایط ضروری برای ظهور جزاير شايستگان به این شکل جمع‌بندی شد:

الف) وجود رئیس دولت قوی (یا یک ائتلاف کوچک و منسجم) که علاقه شدید به تحقق هدفی خاص مانند ارتقاء و تنوع‌سازی صنعتی داشته باشد. انگیزه او می‌تواند دفاع در برابر دشمن خارجی، کسب وجهه ملی یا بین‌المللی باشد. همچنین فشار نهادهای بین‌المللی مانند بانک جهانی یا بانک‌های توسعه‌ای منطقه‌ای می‌تواند تأثیرگذار باشند هرچند این فشارها تعیین کننده نخواهد بود.

بیشتر آنها از خارج از شبکه‌های نخبگان سیاسی انتخاب می‌شوند (بعضی از شرکت‌های خصوصی و بعضی از میان متخصصان مقیم خارج). حقوق و مزایای این افراد از مدیران دولتی معمولی بالاتر بوده هرچند راهبرد اخلاقی سازمان به گونه‌ای است که محرک اصلی عملکرد، انگیزه‌های بیرونی نیست. کارکنان به خوبی کار می‌کنند چرا که به اهمیت کارشان باور دارند.

ب) رئیس دولت از معیارهای مرسوم انتصاب تخطی کرده و احتمالاً با مخالفت شدید نخبگان روبه‌رو می‌شود. در مقابل، معیار انتصاب مدیران سطح بالا (مانند دستگاه مسئول سیاست صنعتی) فسادناپذیری، توانمندی رهبری اثبات شده و تخصص فنّی می‌باشد. رئیس دستگاه از خارج از حلقه خودی‌ها انتخاب شده و از این رو به خاطر روابط محدود کمتر تحت نفوذ سیاسیون برای استخدام سفارشی، قرارداد بستن با فلان گروه حامی و … خواهد بود. معمولا رئیس دولت و مدیر منتخب، قبل از انتصاب شناخت کاملی از هم نداشته، امّا پس از انتخاب رابطه قوی بین آنها برقرار می‌شود. چرا که مدیر دستگاه به شدت نیازمند حمایت رئیس دولت در مقابل حمله گروه‌های صاحب نفوذ خواهد بود.

ج) رابطه محکم با رئیس دولت برای داشتن اقتدار اداری ضروری است – ضروری از این نظر که احتمالاً دستگاه دولتی با سیاستمداران و شرکت‌های دارای منافع متضاد دچار درگیری خواهد شد (برای مثال شرکت‌ها علیرغم عملکرد ضعیف خواهان ادامه سیاست‌های حمایتی می‌شوند). اقتدار دستگاه نه وابسته به قانون بلكه وابسته به روابط سیاسی و  انسجام داخلی است. مدیران دستگاه دولتی بايد همواره محیط خارجی را به منظور حفظ اقتدار خود کنترل کرده و برای این منظور به تحكيم روابط خود با سیاسیون، شرکت‌های بزرگ، اتحادیه‌های کارگری و دیگر نهادهای قدرتمند نیاز دارند.

چ) دستان رئیس دستگاه بايد برای انتخاب اعضای تیم مدیریتی خود باز باشد. بیشتر آنها از خارج از شبکه‌های نخبگان سیاسی انتخاب می‌شوند (بعضی از شرکت‌های خصوصی و بعضی از میان متخصصان مقیم خارج). حقوق و مزایای این افراد از مدیران دولتی معمولی بالاتر بوده هرچند راهبرد اخلاقی سازمان به گونه‌ای است که محرک اصلی عملکرد، انگیزه‌های بیرونی نیست. کارکنان به خوبی کار می‌کنند چرا که به اهمیت کارشان باور دارند. انگیزه درونی موجب کارآمدی سازمان می‌گردد تا هزینه‌های مدیر برای کنترل کارکنان را کاهش می‌دهد. این شرایط مبتنی بر هویت سازمانی کارکنان و مسئولیت درونی شده آنهاست.

هـ) سازمانی که می‌خواهد در یک بوروكراسي ضعیف، عنوان جزیره شایستگی را یدک بکشد، بايد انتظارات درونی و بیرونی از عملکرد سازمان را تغییر دهد. دو ابزار اصلی برای نیل به این هدف یکی استانداردسازی رویه‌ها (برای مثال فرآیند ارزیابی پروژه و تصمیم‌گیری در مورد آنها)؛ و دیگری ارزیابی مداوم عملکرد سازمان است. در رابطه با انتظارات بیرونی، استانداردسازی موجب افزایش پیش‌بینی پذیری شده و انگیزه پرداخت رشوه را کاهش می‌دهد. در رابطه با انتظارات داخلی، استانداردسازی موجب اطمینان کارکنان به اطلاعات دریافتی از همکارانشان را افزايش داده و نیاز به بررسی دوباره را کاهش مي‌دهد.

مقاله مرتبط «مدیرعامل سازمان برنامه دهه 40 چگونه می‌اندیشید؟» را مطالعه فرمایید.

عوامل بالا در کنار هم ظهور جزیره‌های شایستگی را توضیح می‌دهد. به گفته دنی رودریک، شاید کشورهای در حال توسعه دارای بوروكراسي‌های کارآمد نباشند، امّا حتما تعدادی بوروكرات حرفه‌ای در هر کشور وجود دارد که به وضوح از شایستگی بسیار بیشتری برخوردارند. جمع‌کردن این افراد در ذیل یک دستگاه مجری سیاست صنعتی راه‌حلی است که توسط بسیاری از اندیشمندان اقتصاد توسعه تحت عنوان جزیره‌های شایستگی توصیه می‌گردد.

در ایران هم تشکیل سازمان برنامه یا سازمان گسترش و نوسازی از همین ایده نشات گرفته بود. یعنی گردهم آوردن گروهی از تکنوکرات‌های نخبه از خارج و داخل کشور بدور از وابستگی‌های سیاسی که از پس تدوین و پیاده‌سازی سیاست‌های توسعه‌ای بزرگ بر می‌آیند. این الگو باز هم می‌تواند با سیاست‌زدایی از یکی دو سازمان مهم و اثرگذار دوباره تکرار شود.

[1]. The Politics of Public Sector Performance: Pockets of Excellence in Developing Countries

لینک کوتاه : https://stolid.ir/?p=2678

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.