در ادبیات اقتصاد توسعه، سیاست تشویق ادغام و تملیک (Mergers & Acquisitions Policy) به عنوان یک ابزار راهبردی دولتی تعریف میشود که با هدف بهینهسازی ساختار صنعتی، تقویت رقابتپذیری بینالمللی، و تحریک رشد اقتصادی پایدار، از طریق تسهیل ادغام شرکتها یا خریداری آنها توسط نهادهای بزرگتر اجرا میگردد. این سیاست بر پایه اصولی همچون صرفهجویی ناشی از مقیاس، افزایش کارایی تخصیص منابع، و تعدیل ظرفیتهای مازاد طراحی شده و اغلب در چارچوب برنامههای توسعه صنعتی یا اصلاحات ساختاری جای میگیرد.
مولفههای کلیدی
۱. اهداف توسعهمحور:
- رشد صنایع استراتژیک: تمرکز بر صنایعی که نقش محوری در زنجیره ارزش ملی یا صادرات دارند (مانند فناوری، انرژی، یا زیرساختها).
- کاهش پراکندگی منابع: ادغام بنگاههای کوچک و متوسط (SMEs) برای جلوگیری از هدررفت منابع در رقابتهای غیرمؤثر داخلی.
- جذب سرمایه و فناوری: تسهیل ورود شرکتهای خارجی از طریق تملیک، بهویژه در اقتصادهای در حال توسعه که با کمبود سرمایه داخلی روبهرو هستند.
۲. ابزارهای سیاستی:
- مشوقهای مالی:
- معافیتهای مالیاتی برای سود حاصل از ادغامها.
- وامهای کمبهره یا تضمینشده توسط دولت برای تأمین مالی معاملات M&A.
- تغییرات قانونی:
- تعدیل قوانین ضد انحصار در صنایع کلیدی (با نظارت بر تعادل بین انحصار و رقابت).
- سادهسازی فرآیندهای اداری برای ثبت ادغامها.
- حمایت نهادی:
- ایجاد صندوقهای دولتی برای خرید سهام شرکتهای ضعیف و ادغام آنها با بنگاههای سودآور.
- ارائه مشاورههای فنی و حقوقی به شرکتها برای کاهش ریسک معاملات.
- نتایج مورد انتظار:
- رقابتپذیری جهانی: شکلگیری شرکتهای بزرگ با توانایی رقابت در بازارهای بینالمللی.
- ثبات اقتصادی: کاهش نوسانات ناشی از ورشکستگی بنگاههای کوچک با ادغام آنها در نهادهای پایدارتر.
- نوآوری: ایجاد انگیزه برای سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه (R&D) بهدلیل دسترسی به منابع مالی و انسانی گستردهتر.
جمعبندی:
سیاست تشویق ادغام و تملیک در ادبیات اقتصاد توسعه، نه صرفاً یک ابزار بازارمحور، بلکه راهبردی دولتی برای هدایت تحول ساختاری اقتصاد است. بدون کنترل رقابتهای زاید و حرکت به سمت ایجاد بنگاههای رقابتی بزرگمقیاس، انباشت قابلیتهای تولیدی رخ نداده و امکان تولید محصولات پیچیده قابل رقابت در بازارهای جهانی ممکن نمیشود.