ولی ازآنجاکه معمولا روندهای جهانی با دو الی سه دهه تاخیر در کشورمان موردتوجه قرار میگیرد، همچنان اولویتهای حکمرانی اقتصادی کشور حول مفاهیمی مانند مجوززدایی، خصوصیسازی و بهبود فضای کسبوکار تعریف میشود و هیچ نشانهای از رویکرد توسعهای به اقتصاد و تولید در دولت به چشم نمیخورد.
در بین اقتصاددانان کشور نیز همچنان موضوعاتی مانند نقدینگی، تورم، استقلال بانک مرکزی و مسائلی از این دست پرطرفدار است. در این شرایط، دنی رودریک در آخرین مقاله خود خبر از آن میدهد که اقتصاددانان جریان اصلی هم در حال بازنگری موضع خود نسبت به سیاست صنعتی هستند. یعنی نه تنها دولتها با روند فزاینده در حال استفاده از سیاست صنعتی هستند، بلکه اقتصاد جریان اصلی هم در حال تغییر موضع سنتی خود است. این گزارش خلاصهای از آخرین مقاله رودریک، یوهانز و لین را تقدیم خوانندگان گرامی میکند.
در گذشته، اقتصاددانان برای ارزیابی عملکرد سیاستهای صنعتی اغلب بر شاخصهایی مانند تعرفههای واردات تمرکز میکردند که تنها ابعاد محدودی از سیاست صنعتی را پوشش میداد. نسل جدیدی از تلاشهای تحقیقاتی رویکرد سازندهتری دارند و به نتایج بسیار متفاوتی میرسند. ازآنجاکه سیاستگذاران در سرتاسر جهان «سیاست صنعتی» را برای تحقق طیف گستردهای از اهداف-انعطافپذیری زنجیره تامین، فناوریهای سبز، مزیت ژئوپلیتیکی مشاغل خوب – پذیرفتهاند، مباحثات درباره اثربخشی آن در حال افزایش است. معمولا این مباحثات بهگونهای مطرح میشوندکه اقتصاد جریان اصلی در سمت شکاکان قرار میگیرد. در یکی از تفسیرهای اخیر آمده است: «در اقتصاد (جریان اصلی) یک موضع قوی علیه سیاست صنعتی وجود دارد » و استفاده از سیاست صنعتی «فقط پول را هدر میدهد و در اقتصاد اختلال ایجاد میکند».
اما این دیدگاه بهطور فزایندهای منسوخشده حساب میشود. اگرچه بهطور کلی درست است که اقتصاددانان جریان اصلی حداقل از دهه 1970 به سیاست صنعتی موضع خصمانه داشتند، ولی حالا بهدلیل تحقیقات آکادمیک جدید که کمتر تحت تاثیر خصومت ایدئولوژیک با مداخله دولت و بیشتر مبتنی بر اصول دقیق روشهای تجربی است، همه چیز به سرعت در حال تغییر است. این مجموعه تحقیقات جدید شواهد معتبرتری را درباره چگونگی عملکرد واقعی سیاست صنعتی ارائه میکند و کیفیت بحثهایی را که در گذشته بیشتر از جنس جدل بود تا بحث علمی بهبود میبخشد و درک دقیقتر محققان از چنین سیاستهایی بهطور کلی ارزیابی مثبتتری را از سیاست صنعتی به همراه داشته است.
سیاستهای صنعتی پیچیده هستند و کمّی کردن آنها برای تحلیل میتواند دشوار باشد. بهعنوان مثال، تلاش اخیر چین در صنعت کشتیسازی را در نظر بگیرید. چین به دنبال تبدیل شدن به بزرگترین کشور کشتیسازی ظرف یک دهه، سیاستهای زیادی از جمله یارانه تولید، یارانه سرمایهگذاری و یارانه ورود را بهکار گرفته است. در این مسیر تحولات زیادی رخ داد، برای مثال در سال 2009، سیاستگذاران از تشویق ورود رویگردان شدند و در عوض بر تحکیم صنعت تمرکز کردند. یک پروژه مطالعات تطبیقی در OECD، سیاستهای صنعتی را از طریق محاسبه فعالیتهای دولت، با تمرکز بر مخارج دولتی مختص اهداف سیاست صنعتی، کمّی میکند. تیمی از اقتصاددانان به رهبری دو نفر از نویسندگان این مقاله (Réka Juhász و Nathan Lane) «پردازش زبان طبیعی» را در فهرست موجود سیاستهای در دسترس عموم به کار میبرند تا طبقهبندی دقیقی از سیاستهای صنعتی به دست آید.
کار اخیر بینشهای مهم جدیدی به همراه داشت. برای شروع، سیاست صنعتی همه جا حاضر بوده است و رواج آن به قبل از افزایش اخیر در استفاده و داغ شدن آن در مباحث عمومی بازمیگردد. علاوه بر این، اگر هم قبلا ممکن بود الان دیگر درست نیست که سیاست صنعتی را با سیاستهای تجاری حمایتگرایانه و دروننگر یکی بدانیم؛ سیاستهای صنعتی معاصر معمولا ترویج صادرات را هدف قرار میدهند و رواج سیاستهای صنعتی با درآمد افزایش مییابد: اقتصادهای پیشرفته بیشتر و شدیدتر از کشورهای در حال توسعه از آن استفاده میکنند.
مقاله مرتبط «استقرار سیاسی ایران و چالشهای سیاستگذاری صنعتی کارآمد» را مطالعه فرمایید.
روشهای بهبود یافته استنتاج علّی نیز اقتصاددانان را به تجدیدنظر در دیدگاههای خود سوق میدهد. بهطور سنتی، اقتصاددانان اثرات سیاست صنعتی را با بررسی اینکه آیا صنایعی که کمک بیشتری از دولت دریافت میکنند، بهتر عمل میکنند یا خیر بهطور کلی به یک نتیجه منفی میرساند. اکنون مشخص شده است که چنین کارهای مبتنی بر همبستگی اطلاعات مفیدی به دست نمیدهند؛ زیرا نمیتوانند بین مواردی که سیاست صنعتی مفید است و مفید نیست، تمایز قائل شوند. نتایج این تحقیق برای سیاستهای صنعتی بسیار مطلوبتر است و تمایل به این دارد که چنین سیاستهایی اغلب منجر به اثرات بلندمدت بزرگ و سودمند در ساختار فعالیتهای اقتصادی شدهاند. بهعنوان مثال، اختلال در واردات فرانسه در طول محاصره ناپلئون، صنعتی شدن فرانسه در نخریسی مکانیزه را مدتها پس از پایان جنگهای ناپلئون احیا کرد. این نتایج با آنچه طرفداران حمایت از صنایع نوزادان استدلال میکنند، سازگار است.
مطالعات برنامههای عمومی اخیر برای یارانه دادن به سرمایهگذاری در مناطق عقبمانده بریتانیا و ایتالیا حاکی از اثرات مثبت قوی بر ایجاد اشتغال است. درحالیکه این مطالعات نمیتوانند به اینکه آیا سیاست صنعتی بهطور کلی کار میکند یا خیر پاسخ قطعی دهند، آنها درباره رواج هدفگیری شکستهای بازار و اثرات بلندمدت سیاست صنعتی آموزنده هستند. مطالعات جدیدتر همچنین مباحث طولانی درباره سهم سیاست صنعتی در معجزه اقتصادی شرق آسیا را روشن میکند. ادبیات اولیه اقتصادی درباره ظهور شرق آسیا استدلال میکرد که سیاستهای صنعتی در بهترین حالت ناکارآمد هستند. تحلیلهای جدیدتر با توجه دقیقتر به ساختار پیوندهای بالادستی و پاییندستی در این اقتصادها به نتایج مثبتتری رسیدهاند. برای ذکر یک مثال، مطالعات پیشرانه صنایع شیمیایی سنگین کرهجنوبی (HCI)، یک سیاست صنعتی برجسته – و بحث برانگیز -که توسط رئیس جمهور پارک چونگ هی در دهه 1970 دنبال شد، نشان میدهد که این سیاست باعث رشد صنایع هدف شده است و هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت اثرات HCI بر بهرهوری و عملکرد صادرات مثبت بود.
منتقدان سیاستهای آسیای شرقی فکر میکردند که دولتها هرگز نمیتوانند بخشهای مناسبی را انتخاب کنند؛ زیرا اطلاعاتی درباره اینکه شکستهای مهم بازار در کجا قرار دارند، نداشتند. ارنست لیو، اقتصاددان پرینستون، اخیرا راهنمای مفیدی برای سیاستگذارانی ارائه کرده است که با اقتصادی مواجه هستند که در آن نواقص بازار در بخشهای متعدد و مرتبط رخ میدهد. در چنین شرایطی، پرداخت یارانه به بخشهای بالادستی بهطور کلی اشتباهات سیاستی را به حداقل میرساند. لیو نشان میدهد که سیاستهای مورد استفاده در چین و در طول HCI کره جنوبی با این دستورالعمل مطابقت دارد.
برخی از کارشناسان اخیرا از سیاست صنعتی جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده انتقاد کردهاند؛ زیرا «بنیاد اقتصادی دقیقی ندارد». واقعیت این است که در حال حاضر تحقیقات اقتصادی خوبی درباره سیاست صنعتی وجود دارد. ادبیات جدید در حال حاضر ارزیابیهای بهتری از سیاستهای صنعتی با همه تنوعشان ارائه میدهد؛ پیامدهای نمونههای تاریخی و معاصر را ارزیابی میکند و چگونگی کارکرد یا شکست چنین سیاستهایی را بسته به ابزار و اهدافشان و ساختارهای اقتصادی حاکم روشن میکند.
ترجمه مقاله «Economists Reconsider Industrial Policy» اولین بار در روزنامه دنیای اقتصاد منتشر شد.