توزیع قدرت سازمانی گروههای ذینفع تعیین میکند که این گروهها براساس «منافع» و «توانمندی» خود از سیاست یا نهاد خاص حمایت، دربرابر آن مقاومت یا آن را منحرف میکنند. ازاینرو، با فهم توزیع قدرت سازمانی میتوان به دلایل عملکرد نهچندان موفق سیاست یا نهاد در بستر سیاسی خاص پی برد. در این پژوهش با بررسی تحولات استقرار سیاسی ایران سعی شده است تا چالشهای بهکارگیری نهاد سیاست صنعتی در بستر سیاسی و اقتصادی ایران بررسی شود.
مقاله مرتبط «کارآمدی نهادها در گرو «سازمان قدرت»» را مطالعه فرمایید.
دلالتهای کلان استقرار سیاسی ایران نشان میدهد که افق کوتاهمدت و توانمندی پایین اجرای دولت، که نتیجة استقرار سیاسی حزبی رقابتی است، کنار بنگاههای اقتصادی صاحبنفوذ خطر تسخیر سیاست صنعتی را بسیار بالا برده است. تعیین اهداف دقیق، مشخص، و محافظهکارانه میتواند امکان موفقیت سیاست صنعتی را تاحدی افزایش دهد. همچنین حمایت از بنگاههای اقتصادی کاملاً خصوصی، که نفوذ سیاسی کمتری دارند، میتواند راهحل دیگری برای کاهش خطر تسخیر سیاستهای حمایتی باشد.
درنهایت باید توجه داشت که در استقرار سیاسی فعلی ایران، احتمالا تسخیر سیاستهای حمایتی دولت از سوی بنگاههای دولتی و شبهدولتی بسیار زیاد است و ازاینرو هرگونه سیاست حمایتی باید باتوجهبه این تلة سیاستی تدوین شود.
فهرست مطالب مقاله
روششناسی استقرار سیاسی
پیکربندی سیاسی
پیکربندی اقتصادی
روابط بین پیکربندی سیاسی و اقتصادی
مراحل تکامل استقرار سیاسی ایران
دیکتاتوری مقتدر: ملّیگرایی اقتصادی 1305-1320
دیکتاتوری متزلزل: دوران التهاب 1320-1340
ظهور و سقوط دولت توسعهگرا (1940-1957)
استقرار سیاسی حزبی رقابتی 1357-تاکنون
جمعبندی: دلالتهای استقرار سیاسی ایران برای سیاستگذاری صنعتی
برای دریافت فایل کامل مقاله «استقرار سیاسی ایران و چالشهای سیاستگذاری صنعتی کارآمد» به سایت مجله اقتصاد سیاسی بینالملل مراجعه کنید.