از استدلال حمایت از «صنایع نوزاد» الکساندر همیلتون در قرن هجدهم تا تصویب «قانون تراشه و علم» دولت بایدن، حمایت از تولید داخل یا همان سیاست صنعتی دچار تحولات نظری قابل توجهی شده است. نظر به اهمیت سیاست صنعتی و بازگشت دوباره آن به جریان اصلی توسعه و سیاستگذاری دولت ها در سال های اخیر، این یادداشت به شرح چهار مرحله از تکامل تاریخی سیاست صنعتی می پردازد.
نظریهٔ صنایع نوزاد ادعا میکند که تحت نظام تجارت آزاد کشورهای فقیرتر در تولید محصولاتی تخصص خواهند یافت که شاید درآمدشان را در کوتاهمدت حداکثر کند - این گزاره کاملاً با نظریهٔ مزیت نسبی مطابقت دارد - ولی همچنین خاطرنشان میکند که این الگوی تخصصی شدن مانع رشد و توسعه بلندمدت کشورهای فقیرتر میشود.