کشور برزیل به تازگی از بسته سیاست صنعتی جدید خود رونمایی کرد. به گفته مقامات این کشور، این بسته سیاستی بخشی از یک روند جهانی است. جزئیات این بسته 60 میلیارد دلاری، کمکهای مالی و وامهایی را که دولت قصد دارد تا پایان سال 2026 در فعالیتهایی مانند انرژی سبز، تولید دارو و افزایش بهرهوری کشاورزی به کار گیرد مشخص میکند.
برخلاف باور مرسوم، بسیاری از بنگاههای موفق در شرایط انحصاری و نیمهانحصاری توسعه پیدا کرده و توان رقابت در سطح بینالمللی را بدست آوردند. ایده اصلی این بود که از بازار داخلی برای ایجاد توانمندیهای مورد نیاز برای رقابت خارجی استفاده شود و بنگاهها چندان درگیر هزینههای رقابت در داخل نشوند. تجربه کره یک نمونه بارز از چنین رویکردی است.
پرفسور جیمز گالبریت استاد دانشگاه تکزاس در مطالعه خود ادعاهای غرب در مورد آثار تحریمها بر اقتصاد روسیه را به چالش کشیده است. به باور او اگرچه تحریمهای غربی آثار فوری بر عملکرد اقتصادی روسیه داشتند ولی واکنش دولت روسیه به تحریمها باعث متنوعسازی اقتصاد شده و به نفع توسعه بلندمدت و مستقل روسیه تمام شده است.
در دو قسمت قبلی مقاله، به برخی از چالشهای توسعهای کشورهای مسلمان اشاره شد. در قسمت اول این دغدغه مطرح شد که اصلاحات مد نظر الگوی حکمرانی خوب احتمالا نمیتواند کمک چندانی به ایجاد رشد سریع و بسط عدالت اجتماعی در کشورهای در حال توسعه بهطور عام و کشورهای اسلامی بهطور خاص کند. سپس به ریشههای الگوی حکمرانی خوب پرداخته شد که مبتنی بر خوانش خاصی از تاریخ توسعه غرب است. در این بخش اشاره شد که برخلاف روایت اصلی که آغاز توسعه غرب را به جدایی دین از حکومت نسبت میدهند، اتفاقا همراهی و همکاری دین و دولت در غالب چارچوبهای نهادی جدید بود که امکان ظهور طبقه سرمایهداری نوظهور را فراهم کرد.
در مطالعات توسعه، بهویژه در ایران، توجه به تجارب توسعه کشورهای موفق بسیار مرسوم است. هرچند نمیتوان منکر فواید آشنایی با تجارب سایر کشورها بود، ولی نباید این سوگیری منجر به غفلت از بازخوانی و درسآموزشی از تجارب خودمان شود. در برهههای مختلف تاریخی، اقتصاد ایران با شکستها و در برخی موارد با موفقیتهایی همراه بوده که توجه به این تجارب و بازخوانی آنها میتواند درسهای ارزشمندی برای اقتصاد امروز ایران داشته باشد.
معیار تولید ملی موفق، تولید محصول رقابتپذیر همراه با عمیق شدن در زنجیره است. یکی از آسیبشناسیهای رایجی که برای علتیابی نرسیدن به این هدف در صنایع ایران گفته میشود فقدان رقابت کافی در بین بازیگران در بازار داخل و نبود آزادی ورود بازیگر جدید است. این پژوهش بهدنبال یافتن این سؤال است که آیا افزایش رقابت از طریق افزایش تعداد بازیگران در برخی صنایع میتواند مشکل عدم موفقیت تولید داخل را رفع کند یا ممکن است مشکلی بر مشکلات قبلی بیفزاید؟
در این بخش یک چارچوب نظری معرفی میشود که توسعه به عنوان یک فرآیند تحول تولید که برای ایجاد اشتغال خوب ضروری است مفهومسازی مجدد میشود. برای این کار قصد نداریم به رویکرد تجمعی قدیمی که صرفا بر بسیج منابع و جذب نیروی کار متمرکز بود برگردیم، بلکه سعی میشود آن بینشهای قدیمی را با پیشرفتهای نظری اخیر درباره صنعتی شدن از طریق یادگیری، کارآیی خِرد کف کارخانه و آنچه آمسدن آن را «برساختهای اجتماعی داراییهای رقابتی» مینامید ترکیب کنیم.
دنیای اقتصاد، برزین جعفرتاش: هر اقتصاد پیشرفتهای با برندهای ملی آن کشور شناخته میشود؛ اقتصاد آمریکا با برندهایی مانند اپل، فورد، نایک، گوگل و...، اقتصاد آلمان با بنز، بیامو، زیمنس و...، اقتصاد ایتالیا با لامبورگینی، فراری، گوچی و....فقدان وجود برندهای ملی که قابلیت رقابت در بازارهای بینالمللی را داشته باشند، نشاندهنده عقبماندگی یک اقتصاد است. ازاینرو رهبران کشورهای دنیا تمام تلاش خود را برای ظهور و محافظت از برندهای ملی خود میکنند.