روایت رایج در مطبوعات اقتصادی غرب درباره صنایع یارانهای چین این است که چون سودآوری ندارند ارزشآفرینی نیستند - از املاک مسکونی گرفته تا ریلهای سریعالسیر تا وسایل نقلیه برقی و پنلهای خورشیدی (موضوع جدیدترین داستان فروپاشی مجله اکونومیست).
به جز یک دوره نسبتا کوتاه در دهه چهل (یا به عبارت دقیقتر از 1341 تا 1348)، هیچوقت «توسعه صنعتی» اولویت اصلی سیاستگذاران اقتصادی کشور نبود. تنها در این دوره عمده سیاستهای پولی، مالی، ارزی، تجاری و صنعتی به طور آگاهانه در خدمت توسعه صنایع داخلی و صنعتی شدن ایران درآمد و آن نتیجه کمنظیر اگر نگوییم بینظیر را رقم زد.
ایجاد تمرکز در بخش خردهفروشی و ادغام واحدهای کوچک صنعتی یکی از مهمترین درسهای سیاست صنعتی است که در ایران چندان توجهی به آن نمیشود. تجربه موفقیتآمیز ایالات متحده در پیشبرد این سیاست و ادغام واحدهای کوچک، هر چند در ابتدا با ترس کاهش رقابت مواجه شد اما در بلندمدت با کاهش قیمت کالاها، افزایش رضایت و رفاه مصرفکنندگان و بهبود کیفیت کالاها و خدمات تولیدی همراه بود.
ظهور حکمرانی خوب یا بازارمحور را میتوان واکنشی به نتایج ناامیدکننده مداخلات دولت در اقتصاد دانست. پس از دوران استعمار، بسیاری از کشورهای درحالتوسعه تازه استقلالیافته، برای رفع شکستهای بازاری که مانع پیشرفت اقتصادشان بود، از مداخلات گسترده دولت استفاده کردند. ایجاد صنایع دولتی در بخشهای با فناوری پیشرفته، وضع تعرفه واردات بهمنظور حمایت از صنایع داخلی، پرداخت یارانه صادرات و... نمونههایی از این مداخلات بود.
صنعت لوازم خانگی داخلی در چند سال اخیر رشد کمّی قابل توجهی را تجربه کرد. سوال سوال اینجاست که چگونه میتواند در کنار رشد کمّی، شاهد رشد و توسعه کیفی صنعت لوازم خانگی داخلی باشیم تا هم رضایت مصرفکنندگان داخلی افزایش یابد و هم زمینه برای موفقیت در صادرات فراهم شود.
در دومین نشست «صدای تولید» با موضوع «بررسی تحولات چند سال اخیر» صنعت لوازم خانگی کارشناسان و فعالان این صنعت به بحث و گفتگو نشستند. گزارش تصویری از این نشست تقدیم حضور میگردد.
توسعه صنعتی از منظر تاریخی بر اصلاحات ارضی موفق، سیاستهای صنعتی کارآمد و ساخت دولت مدرن مبتنی است. کشورهایی که در مسیر فوق رو به عقب رفتهاند، امروزه از منظر شاخصهای صنعتی و توسعهای وضعیت مناسبی ندارند. در این میان کشورهایی با ساختار روستایی و کشاورزی بزرگ یا آنهایی که حول گردآوری منابع خام فعالیت میکنند در این زمره هستند.
یکی از مهمترین مشکلات اقتصادهای در حال توسعه، نبود کارخانههای بزرگ مقیاس است. بدون وجود کارخانههای بزرگ امکان بهرهگیری از اقتصاد مقیاس، سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و بازاریابی خارجی نیست. اقتصاد ایران هم از نبود بنگاههای بزرگ و رقابتپذیر رنج میبرد و در عمده صنایع شاهد رقابت تعداد بسیار زیادی بنگاه کوچک و متوسط غیررقابتی هستیم. بهویژه با تشدید تحریمها و محدودیت ارتباط تولیدکنندگان داخل با بازارهای جهانی، مشکل مقیاس دوچندان شد.