• امروز : شنبه - ۳۰ فروردین - ۱۴۰۴
  • برابر با : Saturday - 19 April - 2025
14
مشکلات وفور منابع طبیعی برای اقتصاد

معمای فراوانی یا نفرین منابع چیست؟

  • کد خبر : 2240
  • ۰۹ بهمن ۱۴۰۲ - ۲۳:۴۸
معمای فراوانی یا نفرین منابع چیست؟
نفرین منابع که به عنوان پارادوکس فراوانی یا پارادوکس فقر هم شناخته شده است به پدیده‌ای اطلاق می‌شود که کشورهای دارای منابع طبیعی فراوان (مانند منابع فسیلی یا معدنی) نسبت به کشورهای با منابع طبیعی کمتر از رشد اقتصادی پایین‌تر، حکمرانی نامناسب‌تر و توسعه‌یافتگی کمتر برخوردار هستند. اولین مباحث درباره ایکنه منابع طبیعی بیش از آنکه برای اقتصاد یک موهبت باشد می‌تواند نفرین باشد در خلال دهه 1950 و 1960 در پی مشکلات اقتصادی کشورهای با درآمد کم و متوسط پدید آمد.

هرچند سال‌ها قبل هم به طور جسته و گریخته به این موضوع اشاره می‌شد. برای مثال در روزنامه اسپکتیتور در سال 1711 آمده «به طور کلی مشاهده می‌شود که  کشورهای با بیشترین فراوانی فقیرترین افراد زندگی می‌کنند». اصطلاح نفرین منابع اولین بار توسط ریچارد آتی[1] در سال 1993 برای توصیف ناتوانی کشورهای دارای منابع غنی معدنی در استفاده از آن برای تقویت اقتصاد و همچنین رشد اقتصادی پایین‌تر آن‌ها نسبت به کشورهای فاقد منابع طبیعی هنفگت استفاده شد. یک مطالعه تاثیرگذار توسط جفری ساکس و اندرو وارنر همبستگی قوی بین فراوانی منابع طبیعی و رشد اقتصادی ضعیف را نشان می‌دهد. از آن دوره مطالعات بسیاری در این خصوص انجام گرفت و توضیحات متفاوتی در این مورد ارائه شد. عموم توضیحات را می‌توان به دو دسته عوامل اقتصاد و سیاسی تقسیم کرد که در ادامه هر کدام را توضیح می‌دهیم.

مقاله مرتبط «با افزایش درآمدهای نفتی دهه پنجاه چه می‌کردیم؟ ویدیو» را مطالعه فرمایید.

بیماری هلندی

بیماری هلندی اولین بار پس از کشف مقادیر زیادی گاز طبیعی در منطقه گرونینگن هلند در سال 1959 پدیدار شد. هلندی پس از صادرات گاز متوجه شدند که توانایی رقابت آن‌ها با محصولات صادراتی کشورهای دیگر کاهش یافت. با تمرکز هلند در درجه اول بر صادرات گاز جدید، ارزش پول هلند شروع به افزایش کرد که به توانایی این کشور برای صادرات سایر محصولات آسیب زد. با رشد بازار گاز و کاهش اقتصاد صادراتی، رکود اقتصادی هلند آغاز شد. این روند در کشورهای متعددی در سراسر جهان از جمله ونزوئلا (نفت)، آنگولا (الماس، نفت)، جمهوری دموکراتیک کنگو (الماس) و کشورهای مختلف دیگر اتفاق افتاده بود. “نفرین منابع” شامل حال تمام این کشورها شده بود.

بیماری هلندی باعث کاهش رقابت‌پذیری کالاهای تبادل‌پذیر در بازارهای جهانی می‌شود. در فقدان عدم مدیریت یا تثبیت نرخ ارز، افزایش ارزش پول می‌تواند به سایر بخش‌ها آسیب برساند و منجر به تراز تجاری نامطلوب شود. با ارزان‌تر شدن واردات در همه بخش‌ها اشتغال داخلی و به همراه آن زیرساخت‌های مهارتی و قابلیت‌های تولیدی کشور آسیب می‌بیند. از طرفی کاهش بخش‌های تجارت‌پذیر غیرمنبع‌محور باعث وابستگی بیشتر به درامد منابع و آسیب‌پذیری در مقابل نوسان‌های قیمتی منابع طبیعی خواهد شد.

وسانات می‌تواند برنامه‌ریزی و پرداخت بدهی دولت را مختل کند. تحولات شدید اقتصادی ناشی از این امر اغلب باعث نقض گسترده قراردادها یا محدود کردن برنامه‌های اجتماعی می‌شود و در نتیجه حاکمیت قانون و حمایت‌های مردمی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

نوسانات درآمدی

قیمت برخی از منابع طبیعی در معرض نوسانات بسیار بالا است: برای مثال قیمت نفت خام در پی بحران نفتی 1973 از حدود بشکه‌ای 3 دلار به بشکه‌ای 12 دلار در سال 1974 رسید و سپس به بشکه‌ای 27 دلار و از آنجا در خلال اشباع سال 1986 به زیر بشکه‌ای 10 دلار سقوط کرد. از دهه 1998 تا 2008 قیمت هر بشکه نفت از 10 دلار به 145 دلار رسید و در چند ماه به کمتر از نصف یعنی بشکه‌ای 60 دلار سقوط کرد. وقتی بخش بزرگی از درآمد دولت از قبل فروش منابع طبیعی تامین می‌‍شود (برای مثال 99.3% صادرات آنگولا در سال 2005 صرفا نفت و الماس بود)، این نوسانات می‌تواند برنامه‌ریزی و پرداخت بدهی دولت را مختل کند. تحولات شدید اقتصادی ناشی از این امر اغلب باعث نقض گسترده قراردادها یا محدود کردن برنامه‌های اجتماعی می‌شود و در نتیجه حاکمیت قانون و حمایت‌های مردمی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. استفاده مسئولانه از پوشش ریسک مالی (Financial Hedges) می‌تواند این ریسک‌ها را تا حدودی کاهش دهد.

مقاله مرتبط «کمک چین به احیای صنعت برزیل» را مطالعه فرمایید.

آسیب‌پذیری نسبت به این نوسانات در جایی که دولت‌ها وام‌های ارزی خارجی سنگین دریافت‌کرده‌اند بیشتر می‌شود. افزایش ارزش پول از طریق ورود سرمایه یا “بیماری هلندی” با کاهش هزینه پرداخت سود وام خارجی می‌تواند این گزینه را جذاب نشان دهد و به دلیل وجود منابع طبیعی، اعتبار بیشتری اختصاص پیدا کند. با این حال در صورت کاهش قیمت منابع، توانایی دولت در بازپرداخت وام‌ها نیز کاهش پیدا می‌کند. برای مثال کشورهای نفت خیز مانند نیجریه و ونزوئلا در دوران رونق درآمدهای نفتی در دهه 1970 شاهد افزایش سریع بدهی خود بودند. با این حال هنگامی که قیمت نفت در 1980 کاهش یافت، بانکداران وام دادن به آن‌ها را متوقف کردند و بسیاری از آن‌ها ناچار به نکول بدهی خود شدند که باعث افزایش نرخ سود جریمه و در نتیجه افزایش بیشتر بدهی شد.

یک مطالعه تاریخی نوسانات قیمتی از سال 1700 تا دوران معاصر نشان داد که کامودیتی یا کالای اولیه (commodities) به طور تاریخی همیشه نسبت به محصولات کارخانه‌ای نوسانات قیمتی بیشتری داشته و البته جهانی‌سازی تا حدی این نوسانات را کاهش داده است. کالاهای اولیه از دلایل اصلی هستند بی‌ثباتی بیشتر کشورهای فقیر نسبت به کشورهای ثروتمندتر هستند.

اثر حصار

«تولید نفت به طور کلی در یک حصار اقتصادی انجام می‌شود به این معنی که اثرات مستتقیم محدودی بر سایر بخش‌های اقتصاد دارد». در نتیجه تنوع اقتصادی ممکن است در پرتو سود بالایی که از منابع طبیعی محدود به دست می‌آید توسط مقامات به تاخیر بیفتد یا نادیده گرفته شود. با این حال حتی زمانی که مسئولین دولتی تلاش می‌کنند اقتصاد را متنوع کنند، این امر دشوار می‌شود، زیر استخراج منابع بسیار سودآوردتر است و سایر صنایع در رقابت برای جذب سرمایه‌انسانی و سرمایه مالی حرفی برای گفتن ندارند. کشورهای موفق در صادرات منابع طبیعی اغال با گذشت زمان به طور فزاینده‌ای به صنایع استخراجی وابسته می‌شوند و سطح سرمایه‌گذاری در این صنایع را افزایش می‌دهند چرا که برای حفظ منابع مالی دولت ضرورت پیدا می‌کند. در این کشورها کمبود سرمایه‌گذاری در سایر بخش‌های اقتصاد دیده می‌شود که با افت قیمت کمودیتی‌ها تشدید هم می‌شود. در حالی که بخش‌های منبع‌محور درآمد قابل توجهی ایجاد می‌کنند، اغلب اشتغال کمی ایجاد کرده و تمایل به فعالیت در حصاری با ارتباطات محدود پیشینی و پسینی با سایر بخش‌های اقتصادی دارند.

کم‌توجهی به سرمایه انسانی

یکی دیگر از اثرات احتمالی نفرین منابع، برون‌رانی سرمایه انسانی است. کشورهایی که به صادرات منابع طبیعی متکی هستند ممکن است تمایل به نادیده گرفتن آموزش داشته باشند زیرا نیاز فوری به آن احساس نمی‌کنند. در مقابل اقتصادهای فقیر مانند سنگاپور، تایوان یا کره جنوبی تلاش‌های زیادی را صرف آموزش کرده و این امر تا حدی به موفقیت اقتصادی آن‌ها کمک کرد. با این حال محققان دیگر این نتیجه را رد می‌کنند. آن‌ها استدلال می‌کنند که منابع طبیعی رانت‌های سهل‌الوصولی را ایجاد می‌کند که می‌تواند منجر به افزایش مخارج در آموزش شود. با این حال شواهد مبنی بر اینکه آیا این افزایش هزینه منجر به نتایج بهتر در آموزش می‌شود یا خیر متناقض است. یک مطالعه در برزیل نشان داده که درآمدهای نفتی با افزایش قابل توجه هزینه‌های آموزشی مرتبط است، اما تنها منجر به بهبودهای جزئی در ارائه آموزش شده است. مطالعه دگیری در 2021 نشان می‌دهد که مناطقی از اروپا با سابقه استخراج زغال سنگ نسبت به سایر مناطق ده درصد تولید ناخالص داخلی کمتری داشتند. نویسندگان این امر را به سرمایه‌گذاری کمتر در سرمایه‌ انسانی نسبت می‌دهند.

اثرات منفی منابع طبیعی بر تشکیل سرمایه انسانی می‌تواند از مسیرهای مختلفی رخ دهد. دستمزدهای بالا در صنعت استخراج منابع می‌تواند کارگران جوان را ترغیب کند که زودتر از مدرسه خارج شوند تا شغلی پیدا کنند. علاوه بر این رونق منابع می‌تواند دستمزد معلمان را نسبت به سایر کارگران کاهش دهد و باعث افزایش خروج معلمان از این حرفه و اختلال در یادگیری دانش‌آموزان شود.

[1] Richard Auty

[2] Enclave effects

به نظر شما ایران دچار کدام یک از آثار نفرین منابع شده است؟ نظر خود را با مخاطبان صدای تولید در میان بگذارید.

لینک کوتاه : https://stolid.ir/?p=2240

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.