دولت ترامپ با خروج از برجام و اتخاذ سیاست فشار حداکثری در وهله اول تلاش کردند تا صادرات نفت و همچنین تجارت با ایران محدود شود. کاهش صادرات به معنی کاهش درآمدهای ارزی و کاهش درآمدهای ارزی به معنی افزایش تورم و سخت شدن تامین کالاهای وارداتی بود. دولت ایران به منظور مقابله با سیاست فشار حداکثری آمریکا و حفاظت از منابع ارزی محدود خود، واردات 1339 قلم کالا را در تیر 1397 ممنوع اعلام کرد. دولت امیدوار بود که با صرفهجویی ارزی ناشی از این محدودیت بتواند اقتصاد کشور را مدیریت کند. علیرغم این تدابیر، نرخ ارز و تورم از سال 97 تا 1402 دچال نوسانات و رشد قابل توجهی شد و صرفا از ابتدای سال 1402 دولت موفق شد نرخ ارز را در حوالی 50 هزار تومان به طور نسبی تثبیت کند.
در چنین شرایطی که دولت جدید آمریکا تحریمهای شدید ترامپ را ادامه داده، هرگونه فشار مضاعف به منابع محدود ارزی میتواند باعث نوسان و جهش نرخ ارز شود. در این شرایط سخت و خطرناک که کارشناسان از آن با عنوان جنگ اقتصادی یاد میکنند، اصرار برخی از مسئولین و سیاسیون برای واردات خودرو که ارزبری زیادی دارد و به منابع محدود ارزی کشور فشار وارد میکند جای تامل دارد.
علیرغم این شرایط، متاسفانه وزیر صنعت، معدن و تجارت هم با جو حامی واردات که به شرایط ارزی و اقتصادی کشور بیتوجه است همراه شده و به شدت پیگیر واردات خودرو است. صبح امروز کانال رسمی اطلاعرسانی وزارت صنعت، معدن و تجارت پیش از حضور مهندس علیآبادی در صحن مجلس ویدئویی با عنوان «فرآیند واردات خودرو تا آذر 1402» منتشر کرد تا تلاشهای این وزارتخانه برای تسهیل و تشدید واردات خودرو را نشان دهد.
از طرف دیگر مهندس علیآبادی به علت علاقه به خودروهای برقی، واردات و مونتاژ این خودروها را هم در دستور کار دادهاند که با توجه به قیمت بالاتر خودروهای برقی و همچنین نبود وجود زیرساختهای آن، این راهبرد ایشان هم به شدت ارزبر بوده و بر منابع ارزی کشور فشار وارد میکند. حمایت عجیب مهندس علیآبادی از واردات و مونتاژ تنها به خودرو محدود نشده و ظاهرا پیگیر واردات لوازم خانگی هم هستند. این حمایتها از واردات در حالی صورت میگیرد که چند روز قبل معاونت هماهنگی سازمان برنامه و بودجه که ظاهرا اشراف بیشتری به شرایط ارزی کشور دارند با صراحت اعلام کردند: «با توجه به ملاحظات ارزی قطعا واردات خودرو اولویت نیست».
عجیب اینکه وزیر صنعت به عنوان سکاندار اصلی صنعت کشور بجای حمایت از صنایع داخلی، درگیر لابی کردن برای واردات آن هم در شرایط تحریم و کمبود منابع ارزی است. در صورتی که محدودیت واردات یک فرصت طلایی برای توسعه صنایع داخلی است و وزیر صنعت به راحتی میتواند از فرصتی که تحریمها ایجاد کرده برای ارتقا صنایع داخلی استفاده کند. به بیان دیگر، بازار داخلی محافظتشده میتواند به عنوان پایگاه کسب رقابتپذیری برای صنایع داخلی محسوب شود و وزارت صنعت با سیاستگذاری درست زمینه ارتقا کیفی و کمی تولیدات ایرانی را فراهم کند. ولی به نظر میرسد وزارت صنعت، معدن و تجارت فعلی قدر این فرصت را نمیداند و بجای حمایت از ارتقای کمی و کیفی تولیدات داخلی در پی حمایت واردات و مونتاژ است.
به باور نگارنده مردم هم آنچنان که تصور و تبلیغ میشود حامی واردات در شرایط تحریمی نبوده و اگر مخاطرات فشار بر منابع ارزی به خوبی برای آنها شرح داده شود و همچنین برای ارتقای کیفیت محصولات داخلی تلاش جدی شود، شرایط را درک کرده و منافع بلندمدت توسعه صنعتی و اقتصادی را به منفع کوتاهمدت و زودگذر واردات ترجیح میدهند.
البته این را باید اضافه کرد که محدودیت واردات و صرفهجویی ارزی نمیتواند صرفا برای مردم عادی باشد و برای مثال با تخلف چند میلیارد دلاری چای دبش برخورد جدی نشود. از طرف دیگر در شرایطی که بخاطر تحریمهای شدید آمریکا، تخصیص ارز برای واردات غذا و دارو به سختی انجام میشود، حمایت و علاقه سیاستمداران و مسئولین اقتصادی و صنعتی کشور از واردات و عدم توجه به ملاحظات ارزی تعجببرانگیز است.
در پایان، خاطره دکتر علینقی عالیخانی، وزیر فقید اقتصاد بین سالهای 1341 تا 1348، درباره افزایش قیمت سوخت درس بزرگی برای سیاستگذاری اقتصادی در شرایط سخت دارد که خواندن آن خالی از لطف نیست:
دکتر عالیخانی در پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد از تصمیم هیات دولت برای افزایش قیمت سوخت یاد میکنند و اینکه خودشان از حامیان افزایش قیمت سوخت بودند تا درآمد بیشتری برای دولت ایجاد شده و پروژههای عمرانی تامین مالی شوند. خلاصه افزایش قیمت ناگهانی اتفاق افتاده و اعتراضات گسترده میشود و شاه پس از یک هفته دستور میدهد که قیمتها به قبل بازگردد. در اینجا دکتر عالیخانی میگوید این اتفاق درس بزرگی به من داد و آن اینکه بدون مشارکت و همراهی مردم، شما ضعیف هستید و حتی کارهای درست را نمیتوانید انجام دهید. سپس اضافه میکند که این گرفتاری مختص ایران نبود و تمام کشورهای دیکتاتوری این مشکل داشتند. برای مثال به آلمان هیتلر اشاره میکند که تا پایان جنگ جرات تعطیل کردن رستورانهای لوکس را نداشتند، در حالی که در انگلستان به منظور صرفهجویی محدودیتهای شدید اعمال میشد و مردم هم میپذیرفتند.
داستان کامل افزایش قیمت سوخت را میتوانید در مطلب «روایت دکتر عالیخانی از افزایش قیمت بنزین؛ من خودم را در این اشتباه شریک میدانم» بخوانید.
خلاصه اینکه در مورد محدودیت واردات هم اگر مردم مشارکت داده شوند و به آنها توضیح داده شود که با محدودیت وارداتی، درست است که از مصرف کالاهای خارجی برای مدتی محروم میشوید ولی در عوض احتمال کنترل تورم و نرخ ارز در شرایطی تحریمی افزایش یافته و در بلندمدت در صورت سیاستگذاری درست دولت، تولیدات ایرانی بهبود کیفی پیدا کرده و توان رقابت با کالاهای خارجی را پیدا میکنند، احتمال همراهی مردم با ملاحظات جنگ اقتصادی بیشتر میشود. ولی وقتی این گفتگو با مردم انجام نمیشود و از طرف دیگر جدیتی از جانب دولت برای ارتقا کیفیت تولیدات داخلی دیده نمیشود و تخلف هنگفت ارزی هم رخ میدهد، عجیب نیست که بخشی از جامعه بدون توجه به محدودیتهای کشور، حامی وارداتی شوند که در بلندمدت از طریق افزایش تورم و نرخ ارز و همچنین تضعیف صنایع داخلی به ضرر خودشان تمام خواهد شد.
ویدیو توضیحات وزارت صنعت، معدن و تجارت که در صبح روز پرسش از وزیر صمت در مجلس در کانال این وزارتخانه با عنوان «فرآیند واردات خودرو تا آذر 1402» را در زیر میبینید.
نظر شما درباره واردات خودرو در شرایط تحریم و محدودیت منابع ارزی چیست؟ اگر دولت تلاش جدی برای ارتقای صنعت خودروسازی داخلی از خود نشان دهد باز هم از واردات خودرو حمایت میکنید؟ نظر خود را با مخاطبان «صدای تولید» در میان بگذارید.