نتایج این گزارش نشان می دهد چالشهای صنایع نساجی و پوشاک کشور را میتوان در سه سطح طبقهبندی کرد. سطح اول؛ شامل چالشهای موجود در محیط داخلی بنگاه از جمله بهرهوری پایین، سطح دوم؛ مسائل مربوط به محیط خارجی نزدیک شامل مشکلات مربوط به زنجیره تأمین و ساختار بازار و در نهایت سطح سوم؛ شامل مسائل ناشی از محیط خارجی دور ازجمله مشکلات مربوط به قواعد تجاری و عدم هماهنگی دستگاههای مجری اثرگذار در طول زنجیره ارزش صنعت است.
بررسی آمار حاکی از آن است که سهم صنعت نساجی از تولیدات صنعت ی کشور از 25.5 درصد در سال ۱370 به حدود 5 درصد در سال 1398 افول کرده است. با توجه به مزیت های این صنعت در ارزشآفرینی و اشتغالزایی ، هدف اصلی گزارش آسیبشناسی صنایع نساجی و پوشاک و ارائه راهبردهای بهبود و ارتقای این صنعت در طول برنامه هفتم توسعه است. به همین منظور عملکرد فعلی صنایع نساجی و پوشاک از منظر جایگاه این صنعت در ساختار صنعتی کشور برمبنای الگوی توزیع بنگاه و سیر تحولات شاخصهای مرتبط مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج گزارش نشان میدهد با وجود سهم 7 و 6/5 درصدی صنایع نساجی و پوشاک به ترتیب از تعداد و اشتغال کارگاههای صنعتی بالای ۱0 نفر کارکن، سهم این صنایع از ارزش نهادههای مصرفی معادل ۱/8 درصد و سهم ارزش ستانده حاصله معادل ۲ درصد است. به عبارتی در مقایسه با سهم این صنایع از تعداد کارگاهها و شاغلان صنعتی، حجم فعالیت در این صنایع به مراتب پایینتر است.
بررسی عملکرد ارزشافزوده و ارزش ستانده صنعت نساجی و پوشاک برحسب توزیع بنگاه دلالت بر این دارد که بنگاههای خرد فعال در این صنعت نسبت به بنگاههای بزرگ و متوسط به طور نسبی عملکرد بهتری دارند. بهعبارتی واحدهای خرد در این صنعت نقش مهمی دارند که باید درخصوص آنها برنامهریزی دقیق صورت گیرد، این در حالی است که واحدهای مذکور، درجه سازمانیافتگی پایینی دارند.
به لحاظ عملکرد صادراتی با وجود ارزش کم رقم کل ارزآوری، ارزش نسبی کالای صادراتی در صنایع پوشاک و نساجی در مقایسه با سایر صنایع منبع پایه بسیار بالاتر است. (به ترتیب6.11 و 2 دلار برای فرش پوشاک و نساجی به ازای هر کیلوگرم) که مبین ظرفیتهای بالقوه این صنعت برای ارزآوری در صورت سیاستگذاری صحیح است.
سیر نزولی تشکیل سرمایه در بخش صنعت نساجی، حاکی از فرسوده شدن فناوری تولید در این بخش و زوال تولید صنعتی است. به طوریکه سهم تشکیل سرمایه ثابت صنعت نساجی که از کل صنعت در سال 1381 برابر با 7/۱ درصد بوده و حتی در سال ۱38۲ به عدد ۱0/3 درصد رسیده است، طی یک روند نزولی به 3/۱ درصد در سال ۱398 تنزل یافت.
براساس نتایج این گزارش به طورکلی چالشها و موانع موجود بر سر راه صنعت نساجی و پوشاک را میتوان در سه سطح شامل موارد ذیل خلاصه کرد:
– چالشها و نواقص موجود در محیط داخلی (زنجیره ارزش؛ ازجمله نقایص زنجیره ارزش صنایع نساجی و پوشاک به واسطه جایگاه ضعیف خدماتیسازی در این صنعت است، به طوریکه سهم این صنعت از کل پرداختهای غیرصنعتی به کمتر از ۱ درصد رسیده است. انگیزه پایین ارتقای بهرهوری در شرکتها به دلیل کاهش حاشیه سود، فرسودگی تجهیزات و ضعف در بهرهمندی از نیروی انسانی خلاق از چالشهای این صنعت در محیط داخلی است)؛
مقاله مرتبط «معرفی بهترین برندهای ایرانی پوشاک غیررسمی» را مطالعه فرمایید.
– چالشهای برآمده از عملکرد محیط خارجی نزدیک (ساختار صنعت؛ ازجمله چالشهای مرتبط با محیط کسب و کار واحدهای نساجی و پوشاک میتوان به کمبود مواد اولیه و واسطههای، ضعف فناوری تولید و صنایع پشتیبان، ضعف جایگاه برند ملی، ضعف در اقتصاد مقیاس، قدرت پایین رقابتپذیری در بازار داخل به ویژه در برابر کالاهای قاچاق اشاره کرد. ضعف ساختاری حوزه صنف و صنعت به ویژه درباره واحدهای زیرپلهای تولیدی و توزیعی پوشاک از نقائص الگوی ساختار بازاری حاکم بر صنعت است. به طوریکه حدود 75 درصد از سهم توزیع پوشاک در بازار متعلق به واحدهای نیمهسازمانیافته انفرادی و ۱5 درصد نیز به واحدهای غیرسازمانیافته انفرادی زیرپلهای و بدون مجوز اختصاص دارد.
– چالشها و مسائل ناشی از محیط خارجی دور (سیاستی؛ ازجمله مسائل این حوزه میتوان به مشکلات ناشی از نظام تعرفهبندی، مشکلات ناشی از شرایط بینالمللی و عدم هماهنگی دستگاههای مجری در طول زنجیره ارزش اشاره کرد).
وجود چالشهای مذکور سبب شده تا عملکرد صنعت نساجی و پوشاک کشور با تبعاتی همراه باشد که از اهم آن میتوان به هزینه تمامشده بالای محصولات تولیدی، کاهش توان ارزآوری محصولات نساجی و پوشاک، ناپایداری فعالیت واحدهای نساجی و پوشاک در بازار، کاهش توان خلق ارزشافزوده در طول زمان و ضعف رقابتپذیری کیفی محصولات اشاره کرد.
• راهکارهای سیاستی و تقنینی
اگرچه گستردگی و پیچیدگی مسائل و معضلات این صنعت، ارائه یک راهحل جامع و مطلوب که دارای قابلیت اثربخشی حداکثری باشد را با موانع جدی روبهرو میسازد اما با این وجود، برخی از راهبردهای اساسی که میتوان برای غلبه بر مشکلات این صنعت و بهبود نسبی آن اتخاذ کرد و از ظرفیت برنامه هفتم برای اجرایی شدن آنها استفاده کرد، به شرح زیر مدنظر است:
• ایجاد و تکمیل زنجیره تأمین پایدار و باکیفیت در صنایع نساجی و پوشاک و صنایع پشتیبان آن از طریق هدفگذاری برای تأمین مواد اولیه مورد نیاز صنعت نساجی در برنامه هفتم توسعه (کمیسیون صنایع و معادن) و برنامهریزی وزارتخانههای مرتبط برای اجرا (وزارتخانههای نفت و صنعت، معدن و تجارت) و ارائه سیاستهای حمایتی برای ایجاد روابط پایدار و شکلگیری پیوندهای افقی و عمودی میان واحدهای تولیدی و سازماندهی آنها در کل زنجیره صنایع نساجی و پوشاک (وزارت صنعت، معدن و تجارت با همکاری سایر دستگاههای اجرایی)
• بهبود فناوریهای مورد استفاده در صنعت نساجی از طریق اعطای مشوقها به واحدهای نوآور (معاونت علمی و فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری و وزارت صنعت، معدن و تجارت) و ارائه برنامه جامع بازسازی و نوسازی صنایع کشور با اولویت واحدهای نساجی به ویژه بافندگی (وزارت صنعت، معدن و تجارت) و تعیین محل اعتبار و دستگاه متولی در قانون برنامه هفتم برای اجرای طرح بازسازی و نوسازی در صنایع (کمیسیون صنایع و معادن)،
• توسعه ظرفیتهای صادراتی و توسعه برندهای ملی از طریق طراحی سازوکار تولید مشترک با برندهای منطقهای و جهانی و ساماندهی صادرات شرکتها در قالب شرکتهای مدیریت صادرات (وزارت صنعت، معدن و تجارت) با همکاری دستگاههای اجرایی)،
• تغییر ساختار بنگاه صنایع نساجی و پوشاک به سمت «ساختار متکی بر مقیاس و رقابت» از طریق توسعه مراکز توسعه مهارتی طراحی و مد و ایجاد مراکز نوآوری و شتابدهندههای تخصصی در حوزه تجهیزات مورد نیاز صنایع نساجی و پوشاک و بازنگری در نظام ارزیابی کیفیت متناسب با استانداردهای جهانی و منطقهای (وزارت صنعت، معدن و تجارت با همکاری دستگاههای اجرایی).
برای دانلود فایل کامل گزارش مرکز پژوهشهای مجلس با عنوان «بررسی عملکرد صنایع نساجی و پوشاک و ارائه راهبردهای تقویت آن در برنامه هفتم توسعه» اینجا را کلیک کنید.